این روزها که ویروس مرگبار کرونا دنیا را اشغال و روند معمول زندگیها را مخدوش و دچار بحرانی فزاینده و خطرناک کرده، همه روانشناسان و متخصصان سلامت و بهداشت روان توصیه به «مثبت اندیشی»، «تقویت روحیه» و «حفظ امید» می کنند. تلاش های گسترده دانشمندان، پزشکان و کادرهای بهداشت و سلامت عمومی، همپای برنامهریزیها و کوششهای سران و مقامات کشورهای مختلف، هم نشان میدهد که یک اراده جهانی مثبت و امیدآفرین برای غلبه بر این ویروس نامرئی و ناشناخته وجود دارد و دیر نیست که بالاخره علم راه مقابله با آن را خواهد یافت و در نتیجه این دوران خوف و وحشت عمومی نیز سپری خواهد شد.
آری، تجربه بشری نشان داده است که بالاخره چنین خواهد شد و این روزهای سخت هم خواهد گذشت. اما نکته در این است که معلوم نیست تا آن زمان که این اتفاق فرخنده رخ دهد روزگار بر ما و مردمان جهان «چگونه» خواهد گذشت و تا رسیدن به آن روز چه اتفاقات ناگواری ممکن است بیفتد.
وضعیتی که دنیا فعلا و در این لحظه با آن دست به گریبان است این است که بسیاری از شهرهای بزرگ از هراس همهگیر شدن کرونا در قرنطینه کاملاند و بسیاری دیگر در فکر آن، و همه فعالیتهای اجتماعی هم در حدی گسترده ملغی و تعطیل شده است. اکثر کارخانجات، ادارات، موسسات حرفهای خدماتی، موزهها، تئآترها، سینماها، ورزشگاهها، رستورانها و نیز مراکز تفریح و سرگرمی عمومی تا اطلاع بعدی – که معلوم نیست کی باشد – تعطیلاند و اجازه کار و فعالیت ندارند. از مردم هم خواسته شده که، جز در مواقع بسیار ضروری، از خانههاشان خارج نشوند و خودشان را در حصار خانه قرنطینه کنند.
روشن است که بروز این وضعیت بر جامعه ایرانی مقیم هر کشوری که باشند نیز تاثیری نامطلوب گذاشته و این طور که از ظواهر امر بر میآید ممکن است تاثیر مخرب آن تا حداقل چند ماه آینده نیز ادامه داشته باشد. ظرف دو سه هفته گذشته در همین منطقه واشنگتن بزرگ شاهد بودیم و هنوز هم هستیم که برنامههای نوروزی، کنسرتها، گردهمآئیها، نشستهای انجمنها و مراکز فرهنگی، یکی پس از دیگری لغو شد، فروشگاهها و رستورانها بسته یا به حالت نیمه تعطیل درآمدند و متخصصان و ارائه دهندگان خدمات اجتماعی ناگزیر از توقف کار و تعطیل دفاتر خود شدند.
علاوه بر این، تاکید جدی مقامات بر خانه نشینی و پرهیز از رفت و آمدهای نالازم و غیرضروری، موجب شده است که مردم جز برای خرید مایحتاج اولیه – آن هم فقط هفتهای یک یا دو بار – از خانههاشان خارج نشده و از شرکت در مجامع و گردهمآئیها، میهمانیها، و دیدار با نزدیکان، دوستان و آشنایان خود پرهیز کنند. در حال حاضر بسیاری از خانوادهها حتی از ملاقات حضوری با اقوام و نزدیکان خود هم پرهیز کرده و فقط به تماسهائی تلفنی یا از طریق شبکههای اجتماعی اکتفا میکنند. اگر سری به رستورانها یا مغازهها بزنید میبینید که خبری از مشتری نیست، اگر هم باشد یکی دو نفر که از سر نیاز توقفی کوتاه کرده، خوراک یا جنس مورد نیازشان را گرفته و به سرعت از محل دور میشوند. در واقع نه فقط رستورانها و مراکز خرید خلوت و سوت و کور است بلکه همه خیابانها و کل شهرهای منطقه را سکوت و سکونی سنگین در بر گرفته و ترس و احتیاط بر همه جا سایه افکنده است.
حاصل این همه چیزی نیست جز صدمه و زیانی سنگین که بر شرکتها و موسسات بزرگ و – در شکلی وسیع و غیرقابل جبران – بر کسب و کار، مشاغل و موسسات خدماتی کوچک تحمیل شده است؛ امری که در وضعیت موجود راه گریزی از آن متصور نیست.
از سوی دیگر، پیشنهاد کلی مقامات این است که کارمندان ادارات و موسسات و مراکز مختلف در خانه بمانند و چنان که میسر باشد کارشان را از راه دور، بصورت آنلاین و با استفاده از امکاناتی که فنآوریهای مدرن در اختیارشان گذارده، انجام دهند تا از این طریق تماس اشخاص با یکدیگر را به حداقل برسانند.
اما کارهائی هست که انجام آن ها از این طریق – اگر هم ممکن باشد – به آن آسانی که بیان میشود نیست و مسلما موجبات ایجاد دست اندازهائی بر سر راه و در نتیجه برخی صدمات بر کیفیت کار را فراهم میکند؛ از جمله کار روزنامهنگاری و انتشار نشریات – بخصوص چاپی – که فقط در گرو مقالات و گزارشهائی که میتوان از راه دور تهیه و به دفتر نشریه ارسال کرد نیست بلکه انجام امور فنی کارها، چاپ و انتشار و پخش و توزیع آنها مستلزم یک همکاری تنگاتنگ و لحظه به لحظه جمعی در محل کار و در رابطه با مراکز دیگر است.
خوشبختانه، ما در هفته نامه «ایرانیان»، تا این لحظه، توفیق آن را داشتهایم که علیرغم همه این مشکلات هنوز و همچنان به کارمان ادامه داده و اجازه ندهیم وقفهای در انتشار هفتگی آن پیش بیاید. اما از آنجا که در دو هفته اخیر در تماس با چاپخانه و همکاران آمریکائی خودمان که نشریاتی شبیه به نشریه ما را بصورت رایگان منتشر و در نواحی مختلف منطقه در اختیار مردم و اقلیتهای دیگر می گذارند، از توقف انتشار یا تعطیل موقت برخی از آنها باخبر شدیم، زنگ خطری در بیخ گوش ما هم به صدا درآمده که اگر اوضاع به همین منوال بگذرد شاید ما نیز ناخواسته مجبور شویم تجدیدنظری در کار انتشار هفتگی نشریه کرده و احتمالا – چنان که شرایط از این هم سختتر شد – آن را بصورت دوهفتگی یا حتی ماهانه منتشر و در اختیار هموطنان و فارسی زبانان منطقه قرار دهیم. این فقط یک احتمال است و ما هنوز تصمیم قطعی در اینباره نگرفتهایم ولی اشاره به آن را لازم دانستیم تا چنانچه چنین تحول یا اتفاقی در کار انتشار «ایرانیان» پیش آمد (که با توجه به سختکوشی و پشتکاری که ظرف 24 سال گذشته نشان دادهایم، تا این لحظه امیدوار هستیم که نخواهد آمد) دوستان و دوستداران آن دچار تعجب نشوند و بخصوص با اشاره به این احتمال مانع از بروز هرگونه شایعه نادرست بشویم.
به هر حال، ما نیز این روزها، بعنوان واحدی از آحاد جامعه که بهم پیوسته و متاثر از یکدیگرند، به قول سیف فرغانی، شاعر نامدار قرن هفتم و هشتم هجری، در مسیر «باد خزان نکبت ایامی» هستیم که دیر یا زود – اما مطمئنا – خواهد گذشت و آفتاب بهاری بار دیگر بر باغ و بوستان زندگی ما خواهد تابید. عبارتی که من در اینجا از یک قصیده معروف سیف فرغانی عاریه گرفتهام، البته، اشاره به حضور سپاهیان مغول در ایران و ظلم و ستمی که بر ایرانیان روا داشتند دارد که بی شباهت به حمله و حضور ویروس کرونا – آن هم در سطح جهانی – نیست و این که شاعر آنها را اطمینان داده و سروده است که «باد خزان نکبت ایام، ناگهان / بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد.» یعنی همان طور که ظالمان گذشته یکایک گرفتار «باد خزان نکبت ایام» شدند، این باد بر باغ و بوستان فعلی شما هم خواهد وزید و بساطتان را جمع خواهد کرد. و در کنار بسیاری نکات پندآموز دیگر افزوده است: «این تیزیِ سنانِ شما نیز بگذرد…»
امید ما و همه جهان این است که «تیزی سنان» ویروس کرونا هم هرچه زودتر بگذرد. تا آن روز هرچه در توانمان باشد میکنیم تا این رابطه قطع نشود ولی این را هم میدانیم که خون ما رنگینتر از بقیه مردم و صاحبان مشاغل نیست و ظلم بالسویه ظاهرا عدل است…